عشق ماندگار
این وبلاگ بر اساس سلیقه خودم بوده و من امیدوارو از وبلاگ من لذت ببرید.
درباره وبلاگ


به رسم تمام نوشته های عالم اول سلام به وبلاگ من خوش اومدید

پيوندها
فاصله ها
انار
عاشقانه ها
زیر سایه عشق تو
عشق من
عاشقانه سجاد و افسانه
فقط واسه دل خودم
عشق نافرجام
پاتوق احساس
برای عشقم
دفتر خاطرات جوجو
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق ماندگار و آدرس zanjireshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 284
بازدید کل : 35845
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


نويسندگان
مسافر عشق

آرشيو وبلاگ
آذر 1392
فروردين 1392


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 10 فروردين 1398برچسب:, :: 18:28 :: نويسنده : مسافر عشق

 

سلام بچه ها خوش اومدید به وبلاگ من.

امیدوارم بهتون خوش بگذره.

راستی دوست های گلم نظر یادتون نره ها.

 
جمعه 22 آذر 1392برچسب:, :: 12:48 :: نويسنده : مسافر عشق

سلام...

نظر یادتون نره...

 
پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, :: 19:18 :: نويسنده : مسافر عشق

رفتم داروخونه یه قرص ضد حساسیت گرفتم،

تو عوارض جانبیش نوشته: سردرد،سرگیجه،نفخ،اختلال در خواب،دوبینی،

اختلال در تشخیص،نارسایی کبد،نارسایی کلیه،نارسایی قلب، سکته قلبی،

سکته مغزی،مرگ ناگهانی!

فکر کنم اگه سیانور می گرفتم،

عوارضش کمتر بود!!!

 
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 13:7 :: نويسنده : مسافر عشق

اگر دریای دل آبیست،

تویی فانوس شب هایم

اگر حرفی زدم از گل،

تویی مفهوم و معنایش...

 

02563987451155

این شماره حساب قلبمه

هر چی غم داری بریز به حسابم!!

 

بغض بزرگترین اعتراضه...

اگه بترکه دیگه اعتراض نیست...

التماسه...

 

ستاره ها وقتی می شکنن

می شن شهاب...

اما دلی که میشکنه

میشه سوال بی جواب...

 

خدایا گشته ام از زندگی سیر،

که نرخ کادوی زن شد نفس گیر

چرا در روز زن پول و زر و سیم

ولی روز پدر زیر پوش عرق گیر؟؟؟؟؟

 

حیف نون میره ختم.

ازش میپرسن :«شما کی هستین؟»

میگه :« من سایر بستگانم!!!»

 

نگو بار گران بودیم و رفتیم

نگو نا مهربان بودیم و رفتیم

آخه این ها دلیل محکمی نیست

بگو با دیگران بودیم و رفتیم...

 

به یاره میگن با ابریشم جمله بساز!

میگه: هوا ابری شم خوبه.!!!

 

 
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : مسافر عشق

 

بچه ها من میخوام تو وبم یه رمان قشنگ به اسم

« کلبه عشق » بزارم...

امیدوارم که خوشتون بیاد...

 
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 14:53 :: نويسنده : مسافر عشق

 

در این روزهای دلسرد و غمگین که تو را ندارم،

به خیال با تو بودن، قدم می گذارم

در هیاهوی آرام پارک کودکی دست در دست هم

به دنبال شاپرک ها می دویدیم و عاشقانه می خندیدی!

با شوقی کودکانه

بادبادک های رنگی خریدیم و تا آسمان سادگی پرواز کردیم

دستم رها شد، همه وجودم ترسید!

فکر نبودن تو ویرانم کرد.

اما باز بهشت دست هایت جانی دوباره به من بخشید

به دیدار پولک های مهربانی رفتیم،

برای کبوتر های بیقراری دانه پاشیدیم،

به گل های نیلی نیلوفر سلام کردیم،

به دنبال نسیم بهاری عاشقانه دویدیم

با ماهی های قرمز و نارنجی آواز خواندیم،

به صدای طوطی های رنگارنگ گوش سپردیم

و سوار تاب دلواپسی شدیم،

از روی سر سره ی عشق پایین آمدیم

وتوی چرخ و فلک جنون نشستیم، دست باد را گرفتیم

و با گنجشک های عاشقی اب بازی کردیم.

قلب تو سرشار از سادگی عشق بود

و قلب من لبریز از زلالی دلدادگی!

 
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 14:36 :: نويسنده : مسافر عشق

نمی دانم در کدام سوی این سرزمین، بی من، غمگین و تنها نشسته ای

فقط می دانم بین من و تو فرسنگ ها فاصله است

این جا من غریب و تنها

و داغ جدایی ات وجود مرا می سوزاند

و هر روز برایت نامه می نویسم

وبه یادت شاخه گلی از احساس ارغوانی ام،

به دریا می اندازم؛

نامه هایم را به امواج خروشان می دهم

و اشک هایم را در دل دریا فرو می ریزم

و بی تو حتی نمی توانم بمیرم. می خواهم فقط برای تو بمیرم

آرزوهایم را در سبدی از عشق تو می گذارم

و هر صبح در دریا با قایقی از انتظار رها می کنم

تا شاید ماهی ها از تو برایم پیامی آوردند.

 
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 14:32 :: نويسنده : مسافر عشق

 

 

سلام، هنوزم که هنوزه نتونستم اون دختر همسایمون رو که 6 تا خواهر و برادر داره

و الان هم شاگرد زرنگ کلاس و تابستون هاست

و هم ساعت 6 صبح از خواب بلند می شه

و هفته ای هفت هشت جور کلاس میره

و خواستگاراش هم پاشنه در رو از جا کندن

پیدا کنم!!! واقعا موندم این دختره کیه که مامانم اونو کرده یه سنگ گنده

و هی شترخ می کوبه به سر من بدبخت!!!!!!

 
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 14:26 :: نويسنده : مسافر عشق

 

رفتم ماشین رو از پارکینگ بگیرم،

نگهبانه میپرسه:« می رید داخل؟؟»

می گم " پ ن پ " دیگه مزاحمتون نمی شم،

فقط یه زحمتی براتون دارم

به ماشینم بگید من دم در منتظرشم!!!

 
دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, :: 14:19 :: نويسنده : مسافر عشق

 

دقت کردین...

ما وقتی بچه ایم، میگن بچه است نمیفهمه!!

وقتی نو جوونیم، میگن نوجوونه نمی فهمه!!

وقتی جوون می شیم، میگن جوونه و خام .... نمی فهمه!!

وقتی بزرگ میشیم، میگن داره پیر میشه نمی فهمه!!!

وقتی پیریم، می گن پیره، لب مرگه نمی فهمه!!!!

جالب همین جاست...

فقط وقتی که می میریم، میان سر قبرمون رو میگن:

«عجب انسان فهمیده ای بود!!!!!»

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد